سینما و کتاب به روایت من hass.ir ll

12313

بهروز شعیبی با نخستین اثرش به مسئله ویژه قصاص پرداخته است مسئله ای که از نگاه سینمایی ، مسئله ای بحران ساز و تعلیق آور است ، انسان هایی پر تنش دارد و خانواده ها را درگیر خود می کند ، اما دهلیز قصاص را زمینه ای برای تشکیل رابطه ها و عاطفه ها ، یافتن پدر و ایستادن مادر و ظهور اخلاق نمایش می دهد

دهلیز روایت کودکی است که از پدر خبر ندارد و نبود سایه پدر بر سرش او را از همان کودکی دچار بحران ها و خلل هایی در رفتار و شخصیتش کرده است ، کودکی رویا بین و کمی دروغ گو و لج باز

فیلم روایت سه راس مثلث یک خانواده است پدر ، مادر و فرزندشان ، مادری که در تربیت فرزند سخت کوشیده اما انگار بجایی نرسیده و در ادامه داستان از هویت و قدرتش بعنوان مادر و همسر کمتر و کمتر می شود و پدری که کمتر راجع به جرمش و رفتار گذشته اش سخن به میان می اید و فقط انسانی متحول شده و اخلاق گرا در آینده را به تصویر می کشد

دهلیز از نگاه و دید کودک داستانش را روایت می کند و کمتر به نگاه های بزرگ تر ها و مخصوصا مادر می پردازد ، دائم کودک مشغول جست و خیز و بگو و مگو با مادر و دوستانش هست و بدون پدر در دنیای رنگارنگ سوپرمن و بن تن خوش و دوستانش سیر می کند تا حضور پدر و صحنه بی نظیری از فیلم و یک لوکیش خوف و رجایی ملاقات زندان همه جا سفید است و کودک همچنان مشغول بازی کردن ، یک لحظه صدای باز شدن در و سکوت حاکم بر فیلم که همراه با نگاه خیره کودک به در خبر از اینده ای متفاوت به امیر علی می دهد ، مردی وارد می شود که پدر اوست

دهلیز با پلان های کوتاه بسیاری آغاز می شود که در ابتدا با این شیوه قصد بیان پنج سال گذشته بر زن و امیر علی را دارد ، اما زن کم رنگ و در حاشیه است و پلان های بسیار فیلم کمتر به تلاش های پنج ساله او می پردازد و بیشتر شیطنت های کودک را به تصویر می کشد

این شیوه پلان های بسیار زیاد و کوتاه تا انتها ادامه دارد که از هیجان کار می زداید و تعلیق و ایجاد حس دلهره را در فیلم از بین می برد ، فیلم هیچگونه تعلیق و در خوف ماندن آنچنانی ندارد و حتی زمانی که خانواده مقتول قرار است پاسخی بدهند آنقدر ساده و بی دلهره پیش می اید که پاسخ منفی آنها هم استرسی به مخاطب وارد نمی کند

شاید پلان های بسیار یک شیوه برای شعیبی بوده و شاید هم ترس او از به دام افتادن در کلیشه هایی که در آنها آب بیشتر جریان دارد تا فیلم و زندگی آن هم در فیلم  نخست ، ولی در هر حال همانگونه که گفته شد اجازه بیان هر گونه استرس و همزادپنداری با بحران فیلم را می گیرد ، اگرچه که نگاه به قصاص از دید یک کودک آنچنان بحرانی ندارد البته در نگاه ساده لوحانه

کادر های بسیار زیبا و میزانسن های بی نظیر ، کلوز اپ ها ، پرسپکتیو ها و نما های کامل و باز بسیار تاثیر گذار و قدرتمند هستند ؛ مسئله ای که بیان سینمایی اش قطعا به موسیقی نیاز دارد همراه با موسیقی زیبا در دهلیز روایت می شود و بالاخره بازی ها در فیلم که زیبا هستند اما نواقص شخصیتی را هم همراه خود دارند ، مجرم « بهزاد » که گذشته اش مشخص نیست در زندان فردی اخلاق گرا و آرام و ساکت است و به دلیل تاخیر در اجرای حکم او ، هم آنچنان که به خانواده مقتول پرداخته نمی شود پرداخته نمی شود و کارگردان و فیلمنامه نویس به جمله ساده ی « شاید حکمتی بوده » بسنده می کنند و به این دو مسئله مهم فیلم نگاهی نداشته اند و بیشتر در بیان و پدری های پنج سال دوری پدر از پسرش تاکید داشته اند و روابط این دو را پر رنگ تر از قصاص شخصیت پدر فیلم روایت کرده اند

نکات اخلاقی و طعنه های دهلیز به جامعه امروز بسیار زیبا ، دقیق و لطیف بیان می شوند ، از طعنه زدن به از بین رفتن نماد های وطنی چون رخش در مقابل تورنادوی زورو تا بن تن و مرد عنکبوتی و صحنه اوج فیلم که به عقیده من تمام فیلم را کارگردان می توانست در یک فیلم کوتاه و اکتفا به این سکانس بی نظیر بیان کند ، صحنه حضور بهزاد و امیر علی برای عذر خواهی از همسایه بخاطر شیشه شکسته شان و برخورد زشت مرد همسایه و جمله فوق العاده و کوتاه بهزاد : « بعضی وقتا نمی بخشن ، اما ما باید معذرت خواهی می کردیم »

کودک در دهلیز شخصیتی اصلی است و تمام اثر و نگاه به موضوع از دید او روایت می شود ، کارگردان به خوبی کوشیده تا نبود پدر را در او از نکات بارز شخصیتش نشان دهد و بازیگر « محمدرضا شیرخانلو » هم در نقش خود علیرغم سن پایین عالی ظاهر شده و تغییر شخصیتی اش پس از یافتن پدر را عالی و به بهترین نحو ممکن ایفا می کند و به نوعی یاداور کودک شاهکار سینما کریمر علیه کریمر است

دهلیز فیلم خوبی برای این سینماست ، سینمایی که در حال حاضر غرق در روابط خصوصی و خیانت و ارتباطات نا مشروعیست که توان بیان ان را ندارد و مدام تلاش بی خود و اتلاف کننده وقت و هزینه و انرژی می کند ، فیلمی که احتیاجی به حریم خصوصی مرد و زن نمی بیند و خود را هم در دام این اشتباه نمی اندازد و طبق کلیشه های گذشته مردان چشم چران به زنی تنها ندارد

نظرات (۲)

  • سید مهدی موسوی
  • سلام
    به نکات خوبی از فیلم اشاره کرده بودی که قبلا هم توی چت در موردش با هم صحبت کرده بودیم.
    ارادت
    سلام حسن جان.
    مطلب خیلی خوبی دارد.
    نسبت به 2-3 مطلب اخیرت که فقط به نکات مفهومی و محتوایی فیلم اشاره کرده بودی این بهتر بود.چون علاوه بر اون نقد فنی و موسیقیایی و همین طور بررسی بازی بازیگران و فیلم نامه ام کرده بودی.
    ین قسمت خوب تونسته بود بار نقدت محتواییت رو به دوش بکشه :
    " اما دهلیز قصاص را زمینه ای برای تشکیل رابطه ها و عاطفه ها ، یافتن پدر و ایستادن مادر و ظهور اخلاق نمایش می دهد. "

    خوب بود.
    انشاالله ببینم به هر کجا شد میدم.
    یا علی
    پاسخ:
    ممنون ازت 
    شما به قول خودت یه چندتایی بیشتر پیرهن خریدی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی